یادداشت به قلم دکتر علی مندنی پور؛استدلالِ سخنگو !!
یادداشت به قلم دکتر علی مندنی پور؛استدلالِ سخنگو !!

یادداشت-پایگاه خبری سفیر یاسوج-استان کهگیلویه و بویراحمد “زبان” وسیله تفهیم و تفاهم ، درکِ اندیشه‌و ابزاری کارآمد ،در برقراری ارتباطِ فرهنگ‌ها و پاره فرهنگ‌ها و انتقالِ مفاهیم وآگاهی‌ها و دارای ظرفیّت بسیار بالایی در شکل‌گیری دوستی، فضای همدلی، مهر و محبّت و صلح و صفا و زندگی مسالمت‌آمیز میانِ انسان ها در زندگی فردی و […]

یادداشت-پایگاه خبری سفیر یاسوج-استان کهگیلویه و بویراحمد

“زبان” وسیله تفهیم و تفاهم ، درکِ اندیشه‌و ابزاری کارآمد ،در برقراری ارتباطِ فرهنگ‌ها و پاره فرهنگ‌ها و انتقالِ مفاهیم وآگاهی‌ها و دارای ظرفیّت بسیار بالایی در شکل‌گیری دوستی، فضای همدلی، مهر و محبّت و صلح و صفا و زندگی مسالمت‌آمیز میانِ انسان ها در زندگی فردی و اجتماعی است.

این شاخصه های “زبان” است.
پای منبرِ جنابِ شیخ حسن نوروزی سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی نشسته و داوری حضرتِ ایشان درباره یکی از این ابزارهای کارآمدِ دنیا‌یِ امروز یعنی “زبان انگلیسی” در مصاحبه با یکی از خبر گزاری ها را به نظاره می نشینیم!
به رسمِ امانت و بی هیچ پیش داوری گفته هایِ این بزرگوار را جمله به جمله از کلیپ حاضر پیاده و پس از یاد آوری چند نکته ،چنانچه منطق ایجاب می‌نماید، داوری پایانی را به خوانندگانِ این دل نوشته وا می گذارم .

متن کاملِ مصاحبه مورد نظر:
“ما معتقد نیستیم، مثِ آقای دکتر که زبان انگلیسی زبان علمی دنیاست(!) کی گفته(؟) علم همه جا هست.
این که در زمان طاغوت به خاطر غرابتِ شاه “مقبور” با انگلستان و آمریکا ، زبان انگلیسی اجباری بود و لا بُد، بعد هزاران دانشجوی ما چون مراحل ابتدایی زبان را گذرانده اند، بروند، آنجا تحصیل کنند، این خیلی ضرورتی نداره، که شما به هر کسی می گوئید، کجا می خواهی درس بخوانی خارج، می گوید:
می خواهم بروم، انگلستان ،آمریکا یا کانادا ،چرا چنین باشد، من حرفم صریح است. از اوّل‌ِانقلاب تا به الان اکثر جاسوسی‌هایی که در کشور ما شده، از ناحیه انگلیسی زبان هاست، نه از جانبِ ژاپن نه از جانبِ حتّی آلمان ، نه از جانبِ چین، نه از جانب روسیّه ،نه ازجانبِ کشورهای عربی(!)

علّت اینکه شما جمعیّت دانشجویی در آمریکا و کانادا که مستعمره آمریکاست و همچنین انگلستان جمعیّت بیشتره، به همین خاطره که دانشجوای ما خیلی کم است ،که فرانسوی حرف بزنن ،آلمانی حرف بزنن ،می بینی اصلاً انگلیسی حرف می زنن‌… یا ترکی یا کردی.
وقتی زبانشون را در مدارس ما احباری کردن، یعنی بر ما دارن تاثیرِ ژئوپلیتیکی میذارن(!)
فرهنگ امروز، اندیشمندانِ جهان یا ترک اَن، یا عرب اَن و یا ژرمنی عرض می کنم، آلمانی هستند(!)
چین چقد جمعیّت داره، یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون …چرا زبان فرانسه یاد نگیریم، چندتا کشور زبان فرانسه دارن، هنر و ادبیّات در فرانسه است، به زبان فرانسه را چرا یاد نگیریم؟ اصلِ علم و صنعت در آلمانِه ، چرا آلمانی یاد نگیریم و اصلِ تفّکر الکترونیکی و دقّت هایِ الکترونیکی تو ژاپنه، چرا ژاپنی یاد نگیریم؟”(!)

گپ و گفت در این باره بسیار است، از بنای بهم‌ریخته ، تَرَک خورده و معیوبِ آموزش و پرورش تا میوه های کال، نرسیده و بی مزه اش در جای جایِ کشور و از نارضایتی معلّم های زحمت کش و تبعیضِ آشکار در نظامِ آموزشی بگیر، تا برنامه های مقطعی و کم بازده آن!
بناچار با پرسش هایی چند از دانشمندِ مجلس بسنده می شود:
پیشاپیش بگویم:
نه عاشقِ چشم و ابروی آمریکا و انگلیس و کانادا و در یک کلام دیار غربم و نه شیفته روسیه و سینه چاک چشم بادامی ها!
که دلبسته ایرانم و زبان شیرین پارسی ،البّته اگر بر خلاف شعارهامان در عمل پاس اش بداریم !
زبان استاد فردوسی طوسی، مولوی ، حکیم سخن سعدی ، حافظ پشمینه پوش و …

ضمن احترامِ به همه فرهنگ ها و باورِ به این کلام پر معنا و زیبا که:
” اُطلبُ اُلعِلم وَلَو بِالصین” (دانش را در دور دست ها اگر چه در چین، جستجو کنید) وبا این باور که از دست آوردهای مثبت و سازنده فرهنگ پنداری، گفتاری و کرداری دیگران اِبایی نداشته و از آنها در حدّ توان در راستای پیشرفت و توسعه و آبادی و آزادی زندگی فردی و اجتماعی بهره بگیریم،
خطاب به شیخِ “سخنورِ” سخنگو
می گویم:

من هم به پیروی از شما در گفتگوی کوتاه‌تان با آن خبر گزاری در “خانه ملّت” نخست از این جا آغاز می کنم:
شما که نماینده مجلس اید و اصل براین است ، که باید از آخرین اطّلاعات روز دنیا با خبر باشید، بر مبنای کدام داشته ها و آمار و ارقام، اینچنین قاطعانه می گوئید:
“معتقدید زبان انگلیسی زبان علمی دنیا نیست”؟
این اعتقاد را چگونه کسب کرده اید!
آیا به آمار و ارقامی دسترسی دارید ، که اهلِ علم در اختیار ندارند و
آیا “علم” را بگونه ای متفاوت با صاحب نظران و اهلِ تحقیق و تفّحص تعبیر و تفسیر می فرمائید و زبان علم را در مجامع علمی با کدام متر و معیار اندازه گیری می کنید؟
وقتی از مرزهای کشور خارج می شوید، چند درصد از آنانی که با شما در مناسبت های گوناگون به گفتگو می نشینند ، از این زبان بهره می گیرند؟
با کدام زبان به این راحتی گلیمِ خود را در دنیا گردی بیرون می کشید؟

جناب نوروزی؛
تا آنجا که همه اهل علم و تحقیق میدانند، و با این مهّم سرو کار دارند، چه خوشمان بیاید و چه نیاید، فعلاً قسمت قابل توّجهی از زمین چمنِ میدان علم در تیول بازیکنانی است، که با این زبان سخن می گویند و با این زبان می نویسند.
درست همانگونه که زبان فرانسه از ظهورِ ناپلئون بناپارت تا یک قرن و چند دهه بعد میدان دار بود ودر علم و ادب و فرهنگ و هنر وسیاست سر آمد و یکّه‌تاز!
بد نیست بدانیم ،زبان هم بسان و به موازاتِ پدیده” ظهور و سقوط دولت ها” ظهوری دارد و اُفولی ، شکوهی دارد و نزولی!
چه‌می شود کرد، ،”قدرت”و”ثروت” و “تکنولوژی” ، ” رفاه” و ” پیشینه قانون مداری” با چاشنی آزادی

خیلِ عظیمی از شهر وندانِ دیگر کشورها بنا بعلل وتحت تاثیر عوامل و انگیزه هایی چند که بحث و بررسی پیرامون آن ها در این یادداشت کوتاه نمی گنجد، جذب مظاهرِ
فرهنگی کشورهای توسعه یافته و در راس آنها کشورهای غربی شده و همچنان این مهاجرت های خواسته و نا خواسته، بگونه ای باور نکردنی وصد البّته آسیب زا برای کشورهای مهاجر فرست و بنفع کشورهای مهاجر پذیر در قامتِ “فرار مغزها” ادامه دارد!

در حیرتم ،از اینکه در ادامه توجیه می کنید:

“در زمان طاغوت به خاطرِ “غرابتِ” شاهِ “مقبور”با انگلستان و آمریکا زبانِ انگلیسی اجباری بود و لا بُد، بعد هزاران دانشجوی ما چون مراحلِ ابتدایی زبان را گذرانده اند، بروند آنجا تحصیل کنند، این خیلی ضرورتی نداره ،که شما به هر کسی می گوئید، کجا می خواهی درس بخوانی خارج می گوید:
می خواهم بروم انگلستان ، آمریکا یا کانادا، چرا چنین باشد…”

جناب نوروزی؛
علّت ، آنگونه که شما از آن به ” غرابت” با “شاه مقبور” یاد کرده اید، نبوده ،اگر هم در مقیاس کوچکی موّثر بوده، بسیار کم رنگ نشان داده است ، علّتِ بنیادی را باید، ناشی از وجود عواملِ دیگر دانست.
عواملی چون‌:
توسعه و بهره گیری از استعدادها ، ایجاد فضای امن کسب وکار و جاذبه این کشورها برای زندگی از نگاهِ مهاجران.

بیان داشته اید:
” از اوّلِ انقلاب تا الان اکثرِ جاسوسی هایی که در کشور ما شده، از ناحیه انگلیسی زبانهاست، نه از جانبِ ژاپن، نه از جانبِ حتّی آلمان ، نه از جانبِ چین، نه از جانبِ روسیّه و نه از جانبِ کشورهای عربی”!
این هم از اون حرف هاست.
کسی منکرِ جاسوسی انگلیس و آمریکا و به روایتِ شما “انگلیسی زبانها” در ایران نبوده و نیست.
قابلِ فهم است، چه ، دیر زمانی است، اینها در ایران ریشه دوانیده ،پیشامدهای دو قرنِ گذشته مبیّن حضورِ قدرت های بزرگ استعماری انگلیس و سپس آمریکا در ایران است ، پیشینه نفوذ و دخالت آشکار و پنهان ابَرقدرت ها بر هیچ ایرانی وطن پرستی پوشیده نبوده و نیست!
امّا از یاد نبریم، کشورهایی که از آنها اسم بردید، هم در این میان بی تفاوت نبوده و کوتاهی نکرده و نمی کنند و اصولاً خطِ قرمز سیاست “چنانچه افتد و دانی” مصالح و منافع کشورهاست با اندکی تفاوت همگی سر وته یک کرباسند!

گفته اید:
“علّت اینکه جمعیّت دانشجویی در آمریکا و کانادا که مستعمره آمریکاست و همچنین انگلستان جمعیّت بیشتره، به همین خاطره که دانشجوای ما خیلی کم است که فرانسوی حرف بزنن ، آلمانی حرف بزنن… یا تُرکی یا کردی…”

جناب نوروزی می بایستی علّت را در قدرت برتر اقتصادی و به تَبَع آن در توانِ سیاسی ،این‌کشورها جستجو کرد،
کمتر دانشگاه و یا مرکز علمی معتبر را در دنیا را می توان سراغ گرفت ، که تولید علم و یافته های تحقیقاتی اش با این زبان در پیوندِ مستقیم و یا غیر مستقیم نباشد.
شهروندان ۵۳ کشور با این زبان سخن می گویند، زبان رسمی سازمان ملل متّحد وتمامی ارکان های آن و زبان رسمی ده ها نهادِ تاثیر گذارِ بین المللی در حوزه های:
اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی وحقوقی است.
زبان اوّل اتحادیه اروپا و ارکان های وابسته به آن.
بد نیست ، بدانیم، کانادا زمانی مستعمره انگلیس بوده و خودِ آمریکا هم مزه حاکمیت استعمار گر پیر (انگلیس) را دهه ها چشیده،
در سال ۱۷۷۶ میلادی(۲۴۳ سال پیش) در جنگهای طولانی با کمک فرانسه رقیب قَدَر انگلیس از قید استعمار رهایی پیدا کرد.

گفته اید:
“وقتی زبانشون را در مدارس ما اجباری کردن، یعنی بر ما دارن تاثیرِ ” ژئو پلیتیکی” می ذارن…”
“زبان” یک عنصر شاخصِ فرهنگی است ، این تاثیر بر روی فرهنگ جامعه سنگینی می کند، ربط معنا داری به ژئو پلیتیک (جغرافیای سیاسی) ندارد!
گفته اید :
“در فرهنگِ امروز، اندیشمندان جهان یا تُرک اَن‌یا عرب اَن ویا ژرمنی عرض می کنم‌، آلمانی هستند…”
واقعیّت موجود جایگاه علم در دنیا با این ادّعا همخوانی ندارد!
دانشمندان آلمانی بحقّ جایگاه رفیعی در صف اوّل اندیشمندان جهان دارا هستند، ولی در مورد آنچه به اندیشمندان ترک و عرب نسبت داده اید، از نظر جایگاه علمی بر خلاف برداشتآن جناب، فاصله زیادی با اندیشمندان غربی و چینی و روسی و لاتین تبار ها دارند!
معلوم نیست ، با بهره گیری از کدام منبع چنین با قاطعیّت این ادّعارا مطرح کرده اید!
با این نوع نگاه جایگاه کشورهایی که اندیشمندان شان تا این زمان ده ها جایزه نوبل در رشته های:
پزشکی ، فیزیک ، شیمی ، اقتصاد ،ادبیّات و…
کسب کرده و میکنند و صدها اختراع و اکتشاف ارزنده به دنیا ارائه کرده اند، کجاست؟
اشاره کرده اید، به اینکه:

” چین یک‌میلیارد و سیصد میلیون ” جمعیّت دارد”!
آخرین آمار موجود رسمی از جمعیّت چین در سال ۲۰۱۸ (یکسال و چند ماه پیش) ، رقم یک میلیارد و چهارصد وپانزده میلیون نفر را نشان میدهد، که با آمار ارائه شده از جانبِ آن جناب حدود صد وپانزده میلیون نفر فاصله دارد!
تازه زبان علمی همایش ها و نشست های ملّی و بین المللی چین یک میلیارد و چهار صد و اندی میلیونی همین زبان انگلیسی است!
و سایر کشور های توسعه یافته هم به همین سبک و سیاق.
اینکه‌ زبان فرانسه، آلمانی و ژاپنی را یاد بگیریم، ایده بسیار خوب، پسندیده و مفیدی است.
چه، یادگیری هر زبان دریچه جدیدی از دنیا بر روی ما می گشاید.
بهتر است بدانیم،در همین سه کشوری که نام‌ برده اید، برای هر دانش آموز حقّ انتخاب زبان دوّم و سوّم‌‌ و بیشتر بین بیش از ۲۰ زبان زنده وجود دارد، آیا چنین حقّ انتخابی برای دانش آموزان ایرانی وجود دارد، و‌چنین امکانی در نظام آموزشی مان برای آنان فراهم گردیده است؟

جناب نوروزی؛
با حذفِ درس زبان انگلیسی درمرحله آموزش ابتدایی، و حواله کودکان به آموزشگاه های آزاد،
حقّ تحصیل رایگانِ مندرج در اصل ۳۰ قانون اساسی به عنوان حقّ قانونی شهروندان نادیده گرفته شده و رانتِ آموزشی برای آموزشگاه های آزاد ایجاد کرده ایم ، و به تَبَع پیاده کردن این طرح اکثریّت قریب به اتّفاق شهروندان یعنی” ندارها” را از دسترسی به حقو ق حقّه شان محروم و به “داراها: اجازه داده ایم، همچنان با امکانات در اختیار از بهترین امکانات برای آینده فرزندان شان در جایگاه قدرت و مُکنَت بهره گرفته و در بهترین آموزشگاه‌‌ هاو دانشگاه های داخل و خارج تحصیل و در آینده ای نچندان دور سکّان اداره امور کشور را در اختیار بگیرند!

چرخه ای تکراری، نا متوازن و تبعیض آمیز که” نابرابری” در میان شهروندان را معنا بخشیده و در یک کلام “بی عدالتی ” را در جامعه با صدای رسا فریاد می زند !
تجربه میگوید:
بکار گیری “تعصّب” درعدمِ استفاده از عناصرِ مثبت فرهنگی، چونان:
یاد گیری زبان و یافته های علمی، رَه بجایی نبرده و در خوشبینانه ترین حالت به درجا زدن جایگاه جامعه منجر خواهد شد!
که هرگز چنین مباد.

وکلام‌آخر آنکه‌:
من نیز با تئوری ” دهکده جهانی” مک‌لوهان کانادایی، که در دنیای امروزی آرام‌، آرام دارد، به واقعیّت نزدیک می شود، میانه ای نداشته و از آن بیم دارم.
ولی به جدّ باوردارم، که هم میشود، عضوی مسئول از مجموعه ساکنان این “دهکده “بود و هم با حفظ هویّت فرهنگی امور خانه را سر وسامان بخشید، مشروط بر اینکه مدیران و اعضا‌ء‌خانواده با وظایف ذاتی شان آشنا ، به آن متّعهد بوده و عمل نمایند.