میراث فرهنگی استانمان با برپایی جشنواره کوچ عشایر در شهر یاسوج همچون گذشته پاسبان فرهنگ ایلی و عشایری استانمان بوده است پرداختن به همه جوانب اهمیت این جشنواره در این مجال نمی گنجد، تنها از نگاه مشاوره و روانشناسی به فواید این جشنواره اشاره ای کوتاه می نمایم و باورم بر این است که اگر […]

میراث فرهنگی استانمان با برپایی جشنواره کوچ عشایر در شهر یاسوج همچون گذشته پاسبان فرهنگ ایلی و عشایری استانمان بوده است پرداختن به همه جوانب اهمیت این جشنواره در این مجال نمی گنجد، تنها از نگاه مشاوره و روانشناسی به فواید این جشنواره اشاره ای کوتاه می نمایم و باورم بر این است که اگر همه خدمات میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان را نادیده بگیریم و تنها به تأثیر روحی- روانی این جشنواره بر مردمانمان تأملی کنیم از این کار فرهنگی و اجتماعی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ دیارمان می توان یاد کرد.
بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان براین باورند که شادی جمعی موجب حس همبستگی و همدلی بین مردم و به تبع آن کاهش خشونت ها و آسیب های اجتماعی می شود اما متأسفانه از شادی جمعی در جامعه امروزی ما غفلت شده است.
شادی جمعی یک کنش احساسی بوده که طی آن فرد احساس سعادت می کند و بسیاری از جوامع بستر بروز شادی جمعی را در جامعه خود فراهم می کنند تا فضای جامعه تلطیف شده و مردم احساس خوشحالی داشته باشند از این رو در دنیای معاصر، سیاستگذاران عرصه های مختلف فعالیتهای انسانی، از مراکز علمی و دانش پژوهی تا مؤسسات خدماتی و کارگری به شیوه های متفاوت می کوشند، تا شادی و قرار را در نهاد آدمیان ایجاد نمایند و بدین طریق زندگی امن و آرام و بدور از عصبیت و پرخاش، با مردمی شاد و امیدوار را مهیا نمایند. بنابراین آرام و شاد زیستن علاوه بر اینکه یکی از نیازهای اساسی روانی فردی است، یک ضرورت اجتماعی نیز می باشد و در این میان جشنواره کوچ عشایر با مدیریت میراث فرهنگی استان جامعه عمل پوشاند به شعر حضرت حافظ که می فرماید:
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد منو ساقی به هم سازیم بنیادش براندازیم
و با وجود همه مشکلات اقتصادی و معیشتی به خوبی آستین همت بالا زدند و سفره نشاط اجتماعی را با برپا کردن جشنواره کوچ عشایر فراروی همه ما قرار دادند.
و حضور چند هزار نفری در هر شب از این شب های کوچ عشایر خود دلیلی بر درست بودن انتخاب مسیر بانیان این جشنواره است و اینک به هموطنانم می گویم که قدر بدانید این فرصت های طلایی را و به قول شاعر خوش سخن:
زمان خوشدلی دریاب دریاب که دایم در صف گوهر نباشد

کلام آخر؛
سحر دیدم درخت ارغوانی کشیده سر به بام خسته جانی
به گوش ارغوان، آهسته گفتم بهارت خوش که فکر دیگرانی